مصاحبه با فیروز وحید مازندرانی: شرکت پلی اوره تان

زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی

نام و نام خانوادگی: فیروز وحید مازندرانی

نام محصول: تولید محصولات پلی اوره تان و قطعه ساز برتر ایران خودرو

شرکت: پلی اوره تان

تحصیلات: فوق لیسانس شیمی

در خانواده ای متولد شدم که پدرم کارمند وزارت امور خارجه بود و در دوره ی قبل از انقلاب ایشان مأموریتهایی را در خارج کشور داشتند و در سفارت ایران در آمریکا بودند و چون پدرم کارمند دولت بود و در جاهای مختلف مأمور می شد حق انتخاب محل زندگی دست خانواده نبود و ما در تصمیم گیری های مهم خانواده دخالت نداشتیم ولی تا حدی که اظهار نظر کنیم آزاد بودیم.

در دوران کودکی کاری که درآمد زا باشد ولی پدرم از روی ناچاری برای اینکه بتواند زمینه ی تحصیلات ما را فراهم کند مجبور بود کار کند و ما برای امرار و معاش این احتیاج را نداشتیم.

من در آمریکا متولد شدم و بعد از دو سال به همراه خانواده به ایران آمدم و بعد از آن نیز تا اواخر دوره دبیرستان باز هم دو، سه بار پدرم مأموریتهای خارج از کشور داشتند و من دوره ی دبستان و دبیرستان را در خارج از کشور گذراندم و کلاس چهارم دبیرستان به تهران آمدم و دیپلم را در سال 1374 در مدرسه اندیشه گرفتم.

بعد از گرفتن دیپلم موقعیتی پیش آمد که من برای تحصیل به خارج از کشور اعزام شدم و در انگلستان در طی یک دوره اقامت شش ساله موفق شدم لیسانس مهندسی شیمی و بعد هم دوره ی فوق لیسانس را در همان رشته و در رابطه با فرایندها در دانشگاه برلین کسب نمایم.

معمولاً در دوره ی تحصیلات، تابستانها به طور پراکنده، کارهای نه چندان آموزنده و کارهایی که درآمد معمولی داشت انجام می دادم، که یکی فروش دایره المعارف بود که به صورت ویزیت کردن مشتریان بود و کار ساده تر مثل متصدی پمپ بنزین بود و من در دوره ی دانشجویی به مدت زیادی کار نکردم و مخارج من را خانواده متحمل می شد.

من از دوران کودکی تا پایان تحصیلات دانشگاهی دنبال آمال و آرزو بلند مدت نبودم و چون در خانواده ی فرهنگی بزرگ شده بودم علاقه به کار فرهنگی داشتم.

حدود 24 سال سن داشتم که به ایران آمدم سه ماهه ی اول را در شرکت مهندسی مشاور برای صنعت نفت کار کردم که با علائق و رشته ی من مطابقت  نداشت از آنجا بیرون آمدم و یک بانک صنعتی که جدیداً تأسیس شده بود به عنوان کارشناس پروژه های پتروشیمی استخدام شدم و در آنجا دو سال و نیم فعالیت کردم. وظیفه ی کارشناسان در آنجا این بود که توجیه پذیری پروژه اقتصادی را ارزیابی کنند. دو سال هم در آنجا کار کردم سپس در سال 1355 من به اتفاق سه نفر از دوستانم اقدام به تأسیس شرکت پلی اوره تان کردیم.

در آن موقع محصول شرکت، پانل های پیش ساخته ساختمانی از جنس پلی اوره تان بود که در واقع به آن ساندیچ پنل می گفتند و پلی اوره تان در وسط  آن بود که در واحد های مسکونی، سردخانه و غیره استفاده می شد و مربوط به صنعت ساختمان سازی بود. ایده ی این کار را یکی از شرکاء که در پایان تحصیلاتش در آمریکا بود و در آنجا مطالعاتی انجام داده بود که این تکنولوژی تقریباً جدید بود و در آمریکا و مناطق گرمسیر، این مدل خانه سازی رواج داشت به دنبال این قضیه رفته و اطلاعات مقدماتی و دانش فنی را کسب کرده و پیشنهاد این کار را به گروه ما داد.

سال 1357 آماده ی تولید شدیم و خط را راه اندازی کردیم و چون این رویداد با انقلاب تقارن پیدا کرد صنعت ساختمان و پروژه های ساختمانی افت پیدا کرد و ما محصولی برای تولید کردن نداشتیم لذا برای اینکه از راه دیگری کارخانه و پروژه را زنده نگه داشت و از طرفی بانکها هم دنبال قرض شان بودند و قبل از اینکه ما به مرحله ی ورشکستگی برسیم من آخرین تلاشم را کردم و با دوستان تصمیم گرفیتیم با همان ماشین آلات در زمینه ی تولید فولهای صندلی برای صنعت خودرو سازی فعالیت کنیم. در نیمه ی 1359 با دو شرکت سایپا در ایران خودرو قرارداد بستیم.

هدف اولیه را کامل و تا سال 60 به صورت کار ساختمان سازی و مسکن شروع کردیم و با داشتن کارخانه یکوچکی که ظرفیت آن محدود بود آن ظرفیت را به طور کامل به کار دیگری تخصیص دادیم و از پلی اوره تان جهت ساختمان سازی به پلی اوره تان جهت صنعت خودرو سازی حرکت کردیم و در این سالها متخصص این کار در سطح کشور شدیم.